آخرین مطالب
امکانات وب
چشم های آویزان رو به طاق و دیوارمسال ها درین تصویر ابرکانه می بارمساعت شنی خورده روز و شب روانم رازجر می دهد تن را تا که استخوان دارم از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان است مثل گربه افتاده با سگان سر و کارم سرخ شد بهاری که پرچمش فریبم داد داغ زخم بهمن را می شود که بشمارم خانه ی زمین خورده کوچه های مرگین رنگ شهر درد و درد و درد بیش ازین در آزارمدر کجا بپاشانم آتش درونم راباید از نگفتن ها سر به آه بگذارم آه مثل یک زندان بی که روزنی باشدآه جان، بگو با من، از چه دست بردارم؟ نیست سوز فانوسی تا کفن کند شب رابا امیدِ نا امّید ، آتشی به دل دارم از شما که خیری نیست جز نگاه درداندود می روم که برگردم خرد و خسته در غارم@fanosmehr70#حسین_رمضانپور #حسین_رمضان_پور#رمضانپور #فانوس #فانوس_رمضانپور #فانوس_رمضان_پور#رمضان_پور خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 60
رفتی و پس از تو جای جانم خالیستپیرنگ تمام داستانم خالیستدیگر به چه درد می‌خورد دیدن، هان؟وقتی که تو نیستی جهانم خالیست@fanosmehr70#حسین_رمضانپوربرون ز خویش کجا می‌روی؟ جهان خالیست#بیدل_دهلوی + نوشته شده در یکشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۲۰ ساعت 20:15 توسط حسین رمضانپور | خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 85
قرار بود بهارم رابه جستجوی تو بشناسم که شوق شاپرکم باشی به دشت خشک ترک خوردهبرای روز همایونمنوای نی‌لبکم باشی بهار آمد و پرپر شد پرنده‌ای که تو را می‌خواست هنوز بی تو تک و تنهاست نشسته‌ام لبه‌ی رویاهنوز چشم به در دارم که رقص قاصدکم باشیبرای لمس تماشایت دو کاسه خونم و پرپر تر قرار بود عزیز دل که بی‌قرار نباشم منکه برقرار بمانی‌و میان مردمکم باشیفقط برابر چشمانت سرم خمیده شد و باریدکه هق هقم به تو مایل بود و خواستم شب وحشتزابرای حال پریشانم به شانه‌ای کمکم باشیبگیر گرم در آغوشم اراده کن که بسوزانی تمام سوءظن من را که سوز سینه‌ی فانوسم مرا بسوز و جهنم کن که راه دو به شکم باشیبمان و شانه‌ترینم شوتو مادرانه‌ترینم شو به من بگو که قوی باشمخدا کند که دم تردیددرین جهنم بی‌امید رفیق بی‌کلکم باشینسیم شو ببهارانم بپیچ دور زمستانم بتن به بغض گلوگیرمکه از سلاله‌ی بارانم سپس سکوت دو چشمم شوکه درد مشترکم باشی@fanosmehr70#حسین_رمضانپور خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 92
نتواست مرا بسته به یکجا داردرود در ذات خودش میل به دریا دارد
رود اگر وصل به دریا نشود می میردعقل، از پای دلم خواهش بیجا داردچمدان بسته ام و راهی ِ راهی شده امکه مهم نیست اگر در به دری ها دارد
سنگ باران شده ام تا که به مقصد برسمرمز این مرحله را قلب شک خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 114
«دخترم،خانه ی تو اینجا نیست»
قد بکش روی سینه ام خاتونشانه ام از نگاه تو خیس استگریه کن از خیانت آدماین جهان خانقاه ابلیس است
قد بکش ساقه های گندم راگرچه سهم تو شاخه ی رز بودآخرین احتکار انسانیاولین مقصدت تجاوز بود
من،به عنوان یک برادر یایک پدر که به خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 130
به من بچسب که دارم به اشک می ریزیممرا ببوس که از هرچه نیست لبریزم
گدار عمر، گذرگاه پست پوچی بودمرا بخواه که از زندگی بپرهیزم
مرا به نطفه ی بی مادرانه برگردانکه عشق می کنم از اینکه مرده برخیزم
سرم مچاله تر از حبسیات خاقانی ستکه از نجابت خود، با خودم گ خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 119
از خزر تا خلیج را عشق استخاک اجدادی و عصاره ی منسرزمین شکست خورده که نه... وطن تکه تکه پاره ی من
وطن تکه تکه پاره ی منگرچه قلب تو را زمانه شکستمی توان از صبوری ات دم زداز خزر تا خلیج را عشق است
از خزر تا خلیج را عشق استخاستگاه لطافت و دانشمی شود روی خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 119
بدهکارم به عمرم لحظه های شاد بودن راقفس در من شکسته حرمت آزاد بودن را
برای لمس آرامش جهانی تازه می خواهمکه در هم بشکند دنیای بی بنیاد بودن را
به بادم داده دستی که مرا دلخوش به فردا... نهکه تا دنیاست دنیا حس کنم بر باد بودن را
زمستان آنچنان چنبر زده ب خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 115
غرور له شده ام را چگونه قاب بگیرمچگونه خرده ی خود را از آسیاب بگیرم
سراب دیدم و گفتند چشمه_گاه نجات است ازین کویر تماشا چگونه آب بگیرم
خراج و باج که دادم، خراب و خرد و خمیرم نه خواب مانده، بگیری، نه مانده، خواب بگیرم
هزار سینه ی ویران، هزار زنده خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 121
#دو_قلب_خسته
دو سینه سرخ، دو پوپک ، دو در به در ماندهدو بالِ خسته که با وصل& خانه ی تو اینجا نیست...ادامه مطلب
ما را در سایت خانه ی تو اینجا نیست دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fanosmehr70 بازدید : 177